مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره ی تصمیم گیری در سرمایه گذاری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
امروزه از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد کشورها، سرمایهگذاری و
موارد مرتبط آن است. این موضوع به دلیل اینکه عاملی برای تولید، اشتغال و
به حرکت درآوردن چرخهای اقتصادی هر کشوری است، از جمله موضوعات اجتناب
ناپذیر است. ارزش یک شرکت، تابع سودآوری سرمایه گذاری های آن شرکت است؛ لذا
مدیران با هدف حداکثر نمودن ثروت سهامداران، باید با شناخت عوامل موثر بر
سطح سرمایه گذاری، بین انتظارات سهامداران و فرصت های سرمایه گذاری مطلوب
شرکت، تعامل برقرارنمایند تا هم فرصت های سودآور سرمایه گذاری را از دست
ندهند و هم رضایت سهامداران را جلب کنند(فزاری[1]، 2000).
سرمایهگذاری از راههای مختلفی صورت میگیرد که از جملهی آنها
سرمایهگذاری در سهام شرکتها از طریق بورس اوراق بهادار است. بورس اوراق
بهادار با فراهم آوری ساز و کار لازم برای سرمایهگذاری، در سهام شرکتهایی
که شرایط عرضه سهام خود را به مردم دارند، میتواند در پویایی شرکتها و
اقتصاد نقش بزرگی ایفا نماید؛ بنابراین، شرکتها با عرضهی سهام از طریق
بورس اوراق بهادار و سرمایهگذاران با خرید سهام و سرمایهگذاری در سهام
شرکتها، امکان مشارکت در توسعهی اقتصادی را بهدست آورده، خود را جزئی
کمک کننده به توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور میدانند. تجربه کشورهای توسعه
یافته نشان میدهد که عامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی آنها سرمایهگذاری
بوده است. سرمایه گذاری موجب استفاده بهتر و کارآمدتر از منایع میگردد.
بعضی از مطالعات نشان دادهاند که سرمایه گذاری خصوصی نسبت به سرمایهگذاری
دولتی، تأثیر قویتر و مناسب تری بر رشد اقتصادی دارد(جعفری، 1387). اما
سرمایهگذاری نسبت به تغییر و تحول سیاستها بسیار حساس است و سریعاً واکنش
نشان می دهد. عوامل زیادی بر سرمایهگذاری اثر میگذارند اما تأثیر آنها
در همة زمانها و مکانها یکسان نیست (استرلی و لوین[2]، 2001).
سرمایهگذاری، فعالیتی در قالب به کارگیری وجوهی است که بتواند یک جریان
سودآور آتی ایجاد نماید. طبق این تعریف، هریک از موارد تعهد وجوه دارایی
های مالی[3]، دارایی های جنسی[4] و فعالیت های تولیدی[5]
معنای سرمایهگذاری پیدا می کند. داراییهای مالی، شامل سپردههای بانکی،
خرید اوراق قرضه ملی و اوراق قرضه شرکتها، خرید سهام و ...است. دارایی های
جنسی، شامل فلزات قیمتی، زمین، ساختمان و هرنوع کالای بادوام دیگری است که
به منظور کسب سود، خریداری شده باشند. در قالب تعریف رسمی، هر سه دسته
فعالیت های مذکور، جنبه سرمایهگذاری دارند، اما در تعبیر کاربردی تنها
تعهد وجوه در فعالیت های تولیدی، جنبه «مخارج سرمایهای» (اصطلاح معادل
سرمایهگذاری) دارد (خورشیدی، 1375). سرمایهگذاری دولتی معمولاً مستقل از
انگیزه کسب سود و درآمد صورت میگیرد؛ و حال سرمایهگذاری خصوصی تحت انگیزه
کسب سود قرار دارد و نسبت به شرایط کلان، نااطمینانی و بی ثباتی سیاستها
بسیار حساس است و در این شرایط جهت جبران کاهش سرمایهگذاری خصوصی، ممکن
است سرمایه گذاری دولتی افزایش یابد.
2-2-2) تعاریف سرمایهگذاری
سرمایهگذاری را میتوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشورها دانست.
تردیدی نیست افزایش تولید که یکی از نخستین گامهای فرآیند توسعه محسوب
میگردد، مستلزم افزایش سرمایهگذاری خواهد بود. به همین دلیل، نظریه هایی
در علم اقتصاد مطرح است که علت توسعه نیافتگی برخی از کشورها را کمبود
سرمایه و سرمایهگذاری پنداشته است (نخجوانی، 1382).
سرمایهگذاری نقش مهم و کلیدی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا مینماید.
مطالعات زیادی ارتباط رشد و توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری را اثبات
نمودهاند (نادیکومانا[6]، 2000). از دیدگاه کلی،
سرمایهگذاری به معنای مصرف پول های در دسترس برای دستیابی به پولهای
بیشتر، در آینده است؛ به عبارت دیگر، سرمایهگذاری یعنی به تعویق انداختن
مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده. سرمایه گذاری دارای
تعاریف مختلفی است که در ذیل به آنها اشاره می شود:
- سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که برای مدتی در زمان آتی نگهداری خواهد شود(جعفری، 1387).
- سرمایه گذاری عبارت است از صرف وجوهی در حال حاضر به امید دریافت عایدات بیشتر در آینده (یحیی زاده فر و احمدپور، 1384).
- سرمایه گذاری عبارت است از به تعویق انداختن مصرف فعلی جهت دستیابی به
امکان مصرف بیشتر در آینده می باشد(یحیی زاده فر و احمد پور، 1384).
- سرمایه گذاری عبارت است از خرید یک قلم دارایی واقعی یا مالی که میزان
بازده آن با ریسک مورد انتظار متناسب باشد که بازده سرمایه گذاری شامل سود
سالانه و افزایش یا کاهش ارزش دارایی طی دوره سرمایه گذاری است(عاشوری،
1386).
بنابراین سرمایه گذاری مستلزم مطالعه فرآیند سرمایه گذاری و مدیریت
ثروت سرمایه گذاران است که این ثروت شامل درآمد فعلی و ارزش فعلی درآمد های
آتی است و همچنین ارزش فعلی و مفهوم بهره ء مرکب می تواند نقش مهمّی در
فرآیند سرمایه گذاری داشته باشد.
2-2-3) اهمیت سرمایهگذاری
بیان فرآیند سرمایه گذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت
اصلی تصمیمات سرمایه گذاری است. در این حالت فعالیت های مربوط به فرآیند
تصمیم گیری تجزیه شده و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایه گذاری که بر روی
تصمیم گیری آنها تاثیر می گذارد مورد بررسی قرار می گیرد. بهطور کلی
سرمایه گذاری به عنوان فرآیند تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که
برای مدتی در زمان آتی نگهداری خواهد شد، تعریف میشود. سرمایهگذار مستلزم
مطالعه فرآیند سرمایه گذاری و مدیریت ثروت سهامداران است و فرآیند سرمایه
گذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایه
گذاری است. اهمیت سرمایهگذاری برای رشد و توسعهی اقتصادی و اجتماعی به
اندازهای است که آن را یکی از اهرمهای قوی برای رسیدن به توسعه کرده است؛
اما باید به یاد داشت که به همان میزان که توجه به این امر میتواند باعث
شود اقتصاد رشد یابد و شکوفا شود، توجه نکردن به آن میتواند موجب شود افت
اقتصادی پیش آید؛ بنابراین باید گفت که رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی،
در بلندمدت، بدون توجه به سرمایهگذاری و عوامل مهم مؤثر موجود در محیط آن
ممکن نیست. مطالعهی دقیق تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری و عوامل مهم در محیط
فعالیت سرمایهگذاران میتواند ازیک طرف موجب شود حجم نقدینگیهای سرگردان و
تورم کاهش یافته، اشتغال افزایش یابد و از طرف دیگر، باعث شود مدیریت بهتر
شده، ثروت سرمایهگذاران افزون گردد. همه مردم به نوعی دارای ثروتی هستند
که ناشی از ارائه خدمات آنان در بازار کار است. اغلب مردم در بیشتر مواقع
تصمیم گیری هایی را در خصوص سرمایه گذاری در زندگی خود انجام می دهند. برای
مثال برخی از کارگزاران راجع به اینکه آیا وجوه مربوط به بازنشستگی خود را
در سهام سرمایه گذاری کنند یا در اوراق قرضه، تصمیماتی را اتخاذ کنند.
برخی دیگر از افراد به دنبال حداکثر کردن بازده پس انداز خود از طریق
سرمایه گذاری در گزینه های دیگر هستند. یکی از تحولاتی که از سال 1990 در
زندگی مردم بیشتر به چشم می خورد شرکت مردم در طرح های بازنشستگی است که
مردم برای اینکه مبالغی را برای دوران بازنشستگی پس انداز کنند تصمیم گیری
های را در خصوص سرمایه گذاری انجام می دهند(جعفری، 1387).
2-2-4) سرمایهگذاران
از عناصر مهم بازار سرمایه، سرمایه گذاران هستند. هدف غائی هر سرمایه
گذار از به جریان انداختن سرمایة خود، کسب حداکثر سود و بازدهی از آن می
باشد. برای اینکه سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در دارایی های مالی ترغیب
شوند، باید بازدهی این دارایی ها، از سایر گزینه ها بیشتر باشد (بهرامفر و
مهرانی، 1383). فرآیند سرمایه گذاری[7] به این موضوع
ارتباط دارد که یک سرمایه گذار در چه اوراق بهاداری سرمایه گذاری کند و چه
مقدار، چه وقت و به چه قیمتی آن را خریداری کند(یحیی زاده فر و احمد پور،
1384). تحلیل رفتار سرمایهگذاری در ادبیات مالی مدتها براساس نظریات
کلاسیک مانند نظریه مطلوبیت اقتصادی و نظریه رقابت[8] تفسیر می شد. بر اساس اصول بنیادین نظریه مطلوبیت که توسط مورگنسترن[9]
(1947) توسعه داده شد، یک سرمایه گذار: 1) کاملاً عقلانی تصمیم خواهد
گرفت. 2) قادر به حل مسائل پیچیده خواهد بود. 3) ریسک گریز است. 4) همواره
درصدد آن است که ثروت خود را حداکثر نماید (ناگی و ابن بنگر[10]، 1994).
2-2-4-1) اطلاعات سرمایهگذار
اطلاعات مورد نظر سرمایه گذار شامل دو قسمت عمده اطلاعات مالی و غیر
مالی مربوط به مؤسسات و شرکت ها می باشد که اطلاعات مالی شامل انواع
اطلاعات حاصل از صورت های مالی وگزارش های حسابداری و حسابرسی است(ارباب
سلیمانی، 1375)؛ که این اطلاعات به علت دسترسی سریع و آسان و سهولت در امر
محاسبه در اکثر مراحل فرآیند تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری مورد
استفاده قرار می گیرند. ولی اطلاعات غیر مالی، شامل اطلاعاتی می باشند که
از متغیرهای درون و برون سازمانی ایجاد شده و به صورت مدون و سازمان یافته
وجود ندارند و فقط در اختیار بعضی افراد خاص قرار دارند که شامل اطلاعات
تولید شده از تغییر و تحولات متغیرهای اقتصادی، سیاسی، درون سازمانی و
مولفه های انسانی می باشند که باعث ایجاد سود غیر منتظره برای بعضی افراد و
زیان برای بعضی افراد دیگر می شود و نهایتا این امر موجب نا کارآمدی بازار
سرمایه و خصوصا بازار بورس می شود(راعی و تلنگی، 1383).
اولین مطالعات تجربی در زمینه رفتار سرمایهگذاران حقیقی در بازار
سرمایه به دهه 70 برمیگردد. یکی از اولین مطالعات پیمایشی در زمینه رفتار
سرمایه گذار حقیقی توسط وارتون[11] انجام گرفت. وی در مطالعات خود تأثیر متغیرهای جمعیتی[12] را بر سرمایهگذاری و فرآیند ترکیب پرتفوی مورد بررسی قرار داد. کان و لولن[13] (1975) شواهد تجربی کاهش ریسک گریزی اشخاص در هنگام افزایش ثروت آنها را در بورسهای معتبر جهان ارائه نمودند. همچنین رایلی و چو[14]
(1992) دریافتند که بین ریسک گریزی افراد و سن، درآمد، ثروت و تحصیلات
افراد رابطه معنیداری وجود دارد. با افزایش درآمد، ثروت و تحصیلات افراد،
درجه ریسک پذیری آنها نیز افزایش خواهد یافت. ولی بین سن افراد و ریسک
پذیری رابطه عکس وجود دارد. مطالعات لبرون و همکاران[15] (1992) ثابت نمود که درجه ریسک پذیری افراد تابعی از عوامل درونی شخص است و به ملاحظات بیرونی بازار ارتباطی ندارد.
همانطور که در تعریف سرمایه گذاری آمده است، یک سرمایه گذار وجوه خود را
به امید کسب عایدات احتمالی(ریسک) در آینده (زمان) صرف می نماید(یحیی زاده
فر و احمد پور، 1384). سرمایه گذاری وجوه مالی در داراییهای مختلف، تنها
بخشی از کل تصمیم گیریها و برنامه ریزیهای مالی است که اغلب افراد انجام
می دهند. قبل از اینکه افراد اقدام به سرمایه گذاری کنند هر فردی باید یک
طرح کلی ما لی تنظیم کندکه اینچنین طرحی باید در برگیرنده تصمیم گیری مربوط
به انجام معامله باشد وبه علاوه در خصوص نحوه مالکیت، طول عمر دارایی و
میزان سودآوری آن، تصمیم گیری هایی به عمل آید و سرانجام این که این طرح
باید شامل میزان حداقل وجوه پس انداز نیز ضروری باشد.
2-2-5) مراحل تصمیم گیری در فرآیند سرمایهگذاری
پنج مرحله در فرآیند سرمایهگذاری عبارت است از(جعفری، 1387):
1) تدوین خط مشی سرمایهگذاری
مرحله اول، تدوین خط مشی سرمایهگذاری، شامل تعیین هدفهای سرمایهگذاری
و مبلغ سرمایهگذاری است. چون در استراتژی سرمایهگذاری ارتباط مثبتی بین
ریسک و بازده وجود دارد سرمایهگذار نمیتواند، قاطعانه ادعا کند که در
سرمایهگذاری بازده زیادی بدست میآید. آنچه که سرمایهگذار باید بداند این
است که هدف وی در جهت حداکثر نمودن بازده باتوجه به ریسک میباشد. هدفهای
سرمایهگذاری باید بر حسب ریسک و بازده بیان شود. این مرحله در فرآیند
سرمایهگذاری شامل داراییهای مختلف مالیای است که باید در سبد
سرمایهگذاری قرار گیرد. انتخاب داراییهای مالی بر اساس هدف های
سرمایهگذاری، مبلغ سرمایهگذاری و وضعیت مالیاتی سرمایهگذار خواهد بود.
برای مثال، شرکت هایی که از پرداخت مالیات معاف هستند (مثل صندوقهای
بازنشستگی در امریکا) اقدام به خرید اوراق بهادار معاف از مالیات (مثل
اوراق قرضه شهرداریها) نماید. خط و مشی سرمایهگذاری شالوده سرمایه گذاری
میباشد، بدون آن سرمایهگذاران نمیتوانند تصمیمگیری نمایند. با وجود
این، اغلب سرمایه گذاران توجهی به خط و مشی سرمایهگذاری ندارند.
2) تحلیل اوراق بهادار
دومین مرحله در فرآیند تصمیمگیری تحلیل اوراق بهادار میباشد. تحلیل
اوراق بهادار شامل ارزیابی ورقه بهاداری خاص یا گروهی از اوراق بهادار در
بین مجموعه وسیعی از دارایی های مالی میباشد. یکی از دلایل ارزیابی اوراق
بهادار، شناسایی اوراقی است که به نظر میرسد قیمت بازار آن با قیمت ذاتی
آن تفاوت دارد. روشهای زیادی برای تحلیل اوراق بهادار وجود دارد. با وجود
این، بسیاری از این روشها در یکی از دو طبقه؛ تحلیل فنی وتحلیل بنیادی
قرار میگیرند. تحلیلگری که از بررسی روند قیمتها در گذشته جهت تحلیل
اوراق بهادار استفاده میکند تحلیلگر فنی، و استفادهکنندگان از روش
بنیادی را بنیادگرا مینامند.
3) تشکیل پرتفوی
ایجاد پرتفوی مرحله سوم در فرآیند سرمایهگذاری است و شامل شناسایی
داراییهای خاص برای سرمایه گذاری و تعیین مبلغ سرمایهگذاری برای هریک از
داراییهای شناسایی شده است. این مرحله شامل: انتخاب، زمانبندی و تنوع
بخشی است که باید مورد توجه سرمایهگذار قرار گیرد. انتخاب اوراق
بهادار،حاکی از تحلیل موشکافانه اوراق بهادار و تمرکز بر پیشبینی تغییرات
قیمت آنها در کوتاهمدت می باشد. زمانبندی که به عنوان پیشبینی کلان
شناخته میشود شامل پیشبینی تغییرات قیمت سهام عادی نسبت به اوراق بهادار
با درآمد ثابت مثل اوراق خزانه و اوراق قرضه شرکتی میباشد. تنوع بخشی نیز
شامل ایجاد پرتفوی اوراق بهادار با هدف کاهش ریسک است.
4) بازبینی پرتفوی
مرحله چهارم در فرآیند سرمایه گذاری، بازبینی پرتفوی، شامل تکرار دوره
ای سه مرحله قبلی می باشد. با گذشت زمان سرمایه گذار ممکن است اهداف سرمایه
گذاری خود را تغییر دهد و پرتفوی فعلی بهینگی خود را از دست دهد. سرمایه
گذار ممکن است با فروش برخی اوراق بهادار و خرید اوراق بهادار دیگر، پرتفوی
جدیدی ایجاد کند. انگیزه دیگر برای تغییر پرتفوی این خواهد بود که اگر
قیمتهای اوراق بهادار تغییر یابد، بعضی از اوراق بهادار که قبلا جذاب
نبوده اند، اکنون ممکن است جذاب باشند و بعضی دیگر که قبلا جذاب بود هاند
اکنون دیگر این گونه نباشند. سرمایه گذار ممکن است بخواهد اوراق بهاداری که
اکنون جذاب شدهاند را به پرتفوی خود اضافه و اوراق بهاداری که جذابیت خود
را از دست داده اند از سبد خارج کند. چنین تصمیماتی به هزینه معاملات
مربوط به خرید و فروش و چشم انداز بهبود در عملکرد پرتفوی بستگی دارد.
5) ارزیابی عملکرد پرتفوی
مرحله پنجم در فرآیند سرمایه گذاری، ارزیابی عملکرد پرتفوی، شامل؛ محاسبه ادواری بازده و ریسک سرمایهگذاری است.
[1] - Fazzari
[2] - Easterly & Levine
[3] - Financial Assets
[4] - Physical Assets
[5] - Productive Activities
[6] - Nadikumana
[7]- Investement Process
[8] - Competing Theory
[9] - Neumann and Morgenstern
[10] - Nagy and Obenbenger
[11] - Wharton
[12] - Demographic variable
[13] - Cohn and Lewellen
[14] - Riley and Chow
[15] - LeBaron et al.